حالا میام سراغ این پست جدیدت سلامون علیکم عرضم به حضورت که این دل های ما خراب هستند ... هی میگیرند و هی وا میشند... خلاصه این رسمشه که دلگیر میشیم و در هر حال این نیز بگذرد مفهوم و معنی این شعری که نوشته از دیروز بعد از ظهر شده شده درگیری مغز من موندم که ادم باید خودش یه رنگ و صاف صادق باشه و بقیه رو هم اینجوری دوست داشته باشه و تصور کنه یا همیشه تو فکر همون طنابه باشه که شاید تو ذهن بقیه هست خلاصه اینکه اصلا دلم نمیخاد برای دیگران طنابی تو ذهنم داشته باشم اما میترسم از طناب هایی که شاید در ذهن بقیه هست و موقعی متوجه اون طنابه خواهی شد که دور گردنت پیچیده برام دعا کن که نه گرفتار طناب کسی بشم و نه دیگرا به اشتباه فکر کنند که طنابی در ذهنم هست براشون میدونم که اون طنابه و فرار از اون شده دغدغه خیلی ها دیروز یه پیر مرد به نقل از پیامبر بهم گفت که باید مثل کبوتر زیبا باشی و مثل مار حواست جمع اطرافت باشه
سلام بیا وبلاگم رو بخون یه شعر نوشتی تو نظرات و مغز منجمد من رو باز کردی که یه چرت و پرت هایی بنویسم اونجا تشکر ویژه کردم و اینجا هم تشکر ویژه میکنم برقرار باشی و سبز...
دل من هم گرفته اما نه از خیلیا از خودم!
واااای آبجی... دل منم گرفته... دقیقن هم از خیلیا... دقیقن هم از کسایی که همچنان که می بوسند طناب دار منو می بافن...
دقیقن الا درکت میکنم... شدید...
حالا میام سراغ این پست جدیدت
سلامون علیکم
عرضم به حضورت که این دل های ما خراب هستند ... هی میگیرند و هی وا میشند...
خلاصه این رسمشه که دلگیر میشیم و در هر حال این نیز بگذرد
مفهوم و معنی این شعری که نوشته از دیروز بعد از ظهر شده شده درگیری مغز من
موندم که ادم باید خودش یه رنگ و صاف صادق باشه و بقیه رو هم اینجوری دوست داشته باشه و تصور کنه یا همیشه تو فکر همون طنابه باشه که شاید تو ذهن بقیه هست
خلاصه اینکه اصلا دلم نمیخاد برای دیگران طنابی تو ذهنم داشته باشم اما میترسم از طناب هایی که شاید در ذهن بقیه هست و موقعی متوجه اون طنابه خواهی شد که دور گردنت پیچیده
برام دعا کن که نه گرفتار طناب کسی بشم و نه دیگرا به اشتباه فکر کنند که طنابی در ذهنم هست براشون
میدونم که اون طنابه و فرار از اون شده دغدغه خیلی ها
دیروز یه پیر مرد به نقل از پیامبر بهم گفت که باید مثل کبوتر زیبا باشی و مثل مار حواست جمع اطرافت باشه
راستش دل منم گاهی همینجوری میگیره!
بعضی وقتا دل ما به غم های دوروبرمون انقدر عادت میکنه که وقتی غمی نیستم دلمون میگیره!
سلام
ببخشید دیر اومدم
جالب بود
من هم با تاخیر تولدت رو بهت تبریک می گم
باز بیا خوشحال میشیم
روز خوبی داشته باشی
یا حق
سلام
بیا وبلاگم رو بخون
یه شعر نوشتی تو نظرات و مغز منجمد من رو باز کردی که یه چرت و پرت هایی بنویسم
اونجا تشکر ویژه کردم و اینجا هم تشکر ویژه میکنم
برقرار باشی و سبز...
سلام
ممنون
من که تا حالا حرف دروغ از فروغ نشنیدم.
دله منم گرفته.
نه! این دفعه رو نگو!
تا آخر هفته ایشالا حتما یه چیزی میزارم:)
سلام سلام عزیزم
شعراتون به دلم نشست مستقیم فرستادمت بالای پیوندام همیشه از وبلاگت بهره ببرم
بازم میام دوست داشتی بیا
راستی تولدت مبارک
بدو بیا دیگه؟
چرا نمیای پس؟
مگه نمی گفتی چرا چیزی نمی نویسی؟
نوشتم بدو بیا بخون:)