حرفهایی برای نگفتن...

 به قول قیصر: 

وقتی تو نیستی

نه هست های ما چونان که بایدند

                نه باید ها

مثل همیشه آخر حرفم و حرف آخرم را با بغض میخوانم

عمریست لبخند های لاغر خود را در دل ذخیره میکنم

باشد برای روز مبادا

اما در صفحه های تقویم

روزی به نام روز مبادا نیست

آن روز هرچه باشد

               روزی شبیه دیروز

                           روزی شبیه فردا

                                    روزی درست مثل همین روزهای ماست...

در این سرای بیکسی کسی به در نمی زند...

یه وقتایی مغزم قفل میکنه و نوشتنم نمیاد. از اونجا که خودم دوست دارم هروقت تو بلاگ دوستام میرم یه آپ تازه ببینم، به همه گیر میدم. این دفعه یکی به من تذکر داده (من عاشق این شکلکه ام) آقای جووووووووووووووووون بفرما اینم فال حافظ: 

مردم دیده ما جز به رخت ناظر نیست 

دل سرگشته ما غیر تو را ذاکر نیست 

اشکم احرام طواف حرمت می بندد 

گرچه از خون دل ریش، دمی طاهر نیست 

بسته ام دام و قفس باد چو مرغ وحشی 

طایر سدره اگر در طلبت طایر نیست 

عاشق مفلس اگر قلب دلش کرد نثار 

مکنش عیب که بر نقد روان قادر نیست 

عاقبت دست بدان سرو بلندش برسد 

هر که را در طلبت همت او قاصر نیست 

از روان بخشی عیسی نزنم دم هرگز 

چون که در روح فزایی چو لبت ماهر نیست 

من که در آتش سودای تو آهی نزنم 

کی توان گفت که بر داغ دلم صابر نیست 

روز اول که سر زلف تو دیدم گفتم 

که پریشانی این سلسله را آخر نیست 

روز پیوند تو تنها نه دل حافظ راست 

کیست آنکه سر پیوند تو در خاطر نیست 

 

پ.ن1: حالا اعتراف کن مخاطب این شعر که از دلت اومده کیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 

پ.ن2: پرسپولیس برد کلی ذوق مرگ شدم

فال سعدی

برخلاف بعضیا که معتقدن فقط با کتاب حافظ میشه فال گرفت، من با هر کتاب شعری که دستم باشه فال می گیرم. از اونجا که کلا سعدی رو و شعراشو خیلی دوست دارم، امروز به نیت دل هممون از کتابش یه فال گرفتم: 

از هرچه می رود، سخن دوست خوشتر است 

پیغام آشنا نفس روح پرور است 

هرگز وجود حاضر غایب شنیده ای 

من در میان جمع و دلم جای دیگر است 

شاهد که در میان نبود، شمع گو بمیر 

چون هست، اگر چراغ نباشد، منوّر است 

ابنای روزگار به صحرا روند و باغ 

صحرا و باغ زنده دلان، کوی دلبر است 

جان می روم که در قدم اندازمش ز شوق 

درمانده ام هنوز که نزلی محقر است 

کاش آن به خشم رفته ما آشتی کنان 

باز آمدی که دیده مشتاق بر در است 

جانا! دلم چو عود بر آتش بسوختی 

وین دم که می زنم از غمت دود مجمر است 

شب های بی توام شب گور است در خیال 

ور بی تو بامداد کنم، روز محشر است 

سعدی! خیال بیهده بستی امید وصل 

هجرت بکشت و وصل هنوزت مصور است 

زنهار! از این امید درازت که در دل است 

هیهات! از این خیال محالت که در سر است 

 

پ.ن1: دلم گرفته از این میهمانخانه مهمانکش روزش تاریک 

پ.ن2: سعدیم با ما سر ناسازگاری گذاشت

انگار در من گریه می کرد ابر...

به قول یکی از بچه ها: 

غم و غصه همیشه هست،‌ همه دنبال اینن که یه چیزی پیدا کنن که شادشون کنه! 

خیلی به این موضوع فکر کردم،‌اینکه باید یه چیزی بنویسم که بقیه رو شاد کنه. ولی به این نتیجه رسیدم که آدم باید روحیه شاد نوشتن و داشته باشه. الان تو این موقعیت نیستم. دلتنگی خیلی اذیتم میکنه. کلافه ام. انرژی مثبت از دورو بریام نمیگیرم. همه یه جورایی غمگینن.  

این شعر اخوان وصف حال منه: 

ما چون دو دریچه روبروی هم 

آگاه ز هر بگو مگوی هم 

هر روز سلام و پرسش و خنده 

هرروز قرار روز آینده 

عمر آینه بهشت، اما...آه! 

بیش از شب روز تیر و دی کوتاه 

اکنون دل من شکسته و بسته است 

زیرا یکی از دریچه ها بسته است 

نه مهر فسون، نه ماه جادو کرد 

نفرین به سفر که هرچه کرد او کرد ! 

 

پ.ن1: با داداش علی حرف زدم. یه کم بهتر بود. خداروشکر. آرزو میکنم اون چیزی بشه که اون میخواد. 

پ.ن2: دیروز اتفاقی رفتم تو یه بلاگ. خیلی اذیتم کرد. شاید چون خیلی با نویسنده اش همزاد پنداری کردم. برا خودمم خیلی عجیبه از دیروز دارم بهش فکر میکنم. امشبم رفتم تو بلاگش و بازم گریه کردم. ازش اجازه میگیرم و اگه شد آدرس بلاگشو براتون میذارم. 

پ.ن3: از آقا سعید معذرت میخوام،‌قول میدم یه کم که حالم بهتر شد از شادیا بنویسم. 

پ.ن4: داداش فرزاد هنوزم دعا میکنم که آسمون دلت آفتابی بشه.

مهربان همیشه هست...

وقتی به داداشت (داداش که نه ولی یکی که عین داداشت دوسش داری) زنگ میزنی و اون فقط چند کلمه جواب میده: 

- سلام. بهت زنگ میزنم . خدافظ 

بعد چون از لحن صداش نگران شدی،بهش SMS میزنی که: 

- داداشی حالت خوبه؟ 

و اون جواب نمیده، چه حسی باید داشته باشی؟  

از دیشب که باهاش حرف زدم، خیلی نگرانش بودم. صبح خواستم حالشو بپرسم که این ماجراها پیش اومد. 

دلش شکسته و این منو خیلی نگرانم میکنه.  

نمیدونم باید چیکار کنم! 

 

پ.ن: اگه میخواین با روحیاتش آشنا بشین، یه سر به بلاگش بزنین: 

اینجا وقتی بارون میاد همه عاشق میشن